سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هنگامی که نزد آموزگار یا در مجلس های دانش نشستید، نزدیک هم شوید و برخی پشت برخی دیگربنشیند . مانند دوران جاهلیت پراکنده منشینید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
فریاد بی صدا
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
آرامش

فریال :: پنج شنبه 88/6/26 ساعت 12:1 صبح

 

 

 


چشمهایم را که بستم...میدونستم خوابم نمی بره...


یاد کودکی افتادم و قصه مادر بزرگ : نمکی هفت در را بستی ؛نمکی یک در را نبستی.... 


این قصه را هرشب مادر بزرگ برایم تعریف می کرد و نمی دونم چه راز و آرامشی بین صدای مادر بزرگ بود ، که هیچ وقت خواب نگذاشت آخر قصه را بفهمم.


چه قدر این روزها چشمهایم را می بندم ولی با چشمهای بسته تا صبح بیدارم.

دلم آرامش صدای مادربزرگ را می خواهد...


آرامش مادربزرگ


نوشته های دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آههههههههههههههههههههها ی
شهرمن
خاطره....
اتاق من
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
فریاد بی صدا
فریال
Link to Us!

فریاد بی صدا

Hit
مجوع بازدیدها: 63309 بازدید

امروز: 71 بازدید

دیروز: 97 بازدید

Day Links
استادعنایتی [164]
[آرشیو(1)]


Archive


خرداد 1388
اردیبهشت 1388
شهریور 1388
مهر 1388
تیر 1388
آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
اسفند 88

Submit mail